سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و مردمى را در مرگ یکى از آنان تعزیت گفت و فرمود : ] این کار نه با شما آغاز گردید ، و نه بر شما به پایان خواهد رسید . این رفیق شما به سفر مى‏رفت کنون او را در یکى از سفرهایش بشمارید ، اگر نزد شما بازگشت چه خوب و گرنه شما روى بدو مى‏آرید . [نهج البلاغه]
آواز ققنوس

ساعت 3 شب بود که صدای تلفن پسری را از خواب بیدار کرد پشت خط مادرش بود پسر با عصبانیت گفت:چرا این وقت شب مرا  از خواب بیدار کردی؟

بیا هر شب کنار نور یک شمع به فکر پیچک همسایه باشیم

مادر گفت :25 سال قبل در همین موقع تو مرا از خواب بیدار کردی فقط میخواستم بگویم تولدت

مبارک پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد صبح سراغ مادر رفت

 وقتی

 داخل خانه شد مادرش را پشت میز تلفن با شمعی نیمه سوخته یافت ولی مادر دیگر در این دنیا نبود



  • کلمات کلیدی :
  • محمد نوروزی ::: شنبه 86/2/22::: ساعت 6:0 صبح


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 6
    بازدید دیروز: 11
    کل بازدید :107230

    >> درباره خودم <<
    آواز ققنوس
    محمد نوروزی
    می روم دل مردگی ها را ز سر بیرون کنم گر فلک با من نسازد چرخ را وارون کنم بر کلام نا هماهنگ جدایی خط کشم بر سرود آفرینش نغمه ای موزون کنم

    >>دسته بندی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    آواز ققنوس

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<













    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<